EBook Reader & EPUB Reader 1.9.6 اپلیکیشنی برای نمایش اسناد و کتابهای الکترونیکی در اندروید است. بوسیله این برنامه میتوانید به تمام کتابهای خود دسترسی داشته و آنها را سازماندهی کنید.
ویژگیهای برنامه EBook Reader & EPUB Reader:
پشتیبانی از فرمت های epub, rtf, fb2(.zip), mobi, و text
دسترسی به کتابخانه های آنلاین
امکان تعیین کتابخانه های دلخواه
امکان استفاده از فونتهای TrueType/OpenType خارجی
امکان هایلایت کردن متون
امکان بوکمارک گذاری
حالت Night Mode برای محافظت از چشم
امکان جستجو در بین مطالب
امکان زوم
دارا بودن بخش Navigation برای کنترل راحت تر کتابها
تنظیمات مختلف برای نوشته ها و پس زمینه
تنظیم لغت نامه
جان ساندفورد که نام واقعی او جان رستول کمپ میباشد در 23 فوریه 1944 متولد شد.
نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی که دارای مدرک لیسانس تاریخ و ادبیات آمریکا از دانشگاه آیووا آمریکا میباشد.
او از سال 1989 شروع به نویسندگی کرد و در همان سال دو رمان از او منتشر شد که هر کدام تبدیل به دو مجموعه کتاب بسیار محبوب شدند.
او خود را معتبرترین خواننده کتابهای خود میداند.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
متولد 27 ژانویه 1954 در آتلانتا
نویسنده آمریکایی که نام اصلی او کتی هاگن میباشد که اکثر کتاب دوستان دنیا او را با نام مستعار اندروز میشناسند.
او در سال 1976 از دانشگاه جورجیا با مدرک روزنامه نگاری فارق التحصیل شد و بعد از آن بعنوان خبرنگار در تعدادی از مجلات مشغول به نوشتن مقاله شد.
او از سال 1992 شروع به نوشتن رمان کرد و تا سال 2000 ده کتاب نوشت.
نام مستعار او از نام فرزندانش، مری کاتلین و اندرو Trocheck الهام گرفته شده است.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
رمان نویس کانادایی متولد سال 1960
او یکی از بهترین نویسندگان در زمینه رمانهای هیجان انگیز است که برای نوشتن رمان زن و شوهر درب بعدی در سال 2016 جایزه بهترین رمان هیجان انگیز سال را دریافت کرد.
او یک وکیل و معلم انگلیسی است که اولین رمانش را در سال 2008 با نام The Things to Go Flying نوشت که در سال 2009 برنده جایزه Sunburst شد نوشت و یک سال بعد رمان دومش را با نام اقتصاد خوشبختی نوشت برنده جایزه استفان لوچک در سال 2012 شد.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
متولد 1951 در جزیره سالیوان کارولینای جنوبی
رمان نویس پرفروش نیویورک تایمز که از معروفترین رمانهایش میتوان به نور لامپ ها و تنها با دعوت اشاره کرد.
در دبیرستان اسقف انگلستان در چارلستون شروع به تحصیل کرد و پس از آنبه دبیرستان عمومی ویلیام مولتری، رفت و در سال 1969 فارغ التحصیل شد. او در سال 1972 برای کسب مدرک مدلینگ از موسسه مد در آمریکا در آتلانتا، جورجیا تحصیل کرد.
او از سال 1999 شروع به نویسندگی کرد.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
یکی از نویسندگان مشهور نیویورک تایمز است که در داستانهایش همبستگی قانع کننده ای بین ماهیت و طبیعت انسان را بوجود آورده است، شناخته شده است. بسیاری از رمان های او درباره مسائل زیست محیطی میباشند. به عنوان مثال، خانه ساحلی و درس های شنا به وضعیت دشوار لاک پشت های زخمی در دریا اشاره می کنند.
مونرو در حال حاضر در کارولینای جنوبی اقامت دارد و مکان روایت بسیاری از رمانهایش در جنوب ایالات متحده قرار دارد .
رمان (زمان یک رودخانه است) این نویسنده در مورد سرطان سینه سرطان در یک گروه ماهیگیری در کارولینای شمالی میباشد ، و رمان Last Light Over Carolina زندگی میگو ها را توصیف می کند.
مونرو جوایز متعددی را دریافت کرده است، از جمله جایزه نوبل سال 2008 از مرکز کارولینای جنوبی ، جایزه ادبیات کارولینا در سال 2015، جایزه افتخاری فلوریدا ، جایزه Achievement RT، جایزه بین المللی کتاب داستانی سبز .
مری آلیس مونرو در سال 2018 یک آژانس علمی در کارولینای جنوبی تاسیس کرده است.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز است و در چندین مرتبه به عنوان همکار نویسنده در نوشتن چند کتاب غیر داستانی فعالیت کرده است که معروفترین آنها کتاب Gift Jantsen میباشد که به همکاری Pam Cope نوشته شده است.
او در بروکلین، نیویورک، با همسر و دو دخترش زندگی می کند.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
متولد 1965 در کالیفرنیا
رمان نویس معروف آمریکایی فارق التحصیل رشته شعر از دانشگاه میشیگان آمریکا
معروفترین رمان او «زن و شوهر پاریسی» است که کتاب او را به یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز است تبدیل کرد. او دو مجموعه شعر، یک کتاب خاطره در مورد رشد در سیستم نگهدارنده و رمان A Ticket to Ride منتشر شده است.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
نویسنده آمریکایی که در زمینه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت میکند و به نوشتن رمان و داستان کوتاه میپردازد.
اما بیشتر شهرت او به خاطر رمان فانتزی Winterspell که در سال 2014 برای بزرگسالان نوشته است میباشد.
او متولد تگزاس است، اما در حال حاضر در مرکز نیوجرسی ساکن است.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
متولد 26 دسامبر 1956 در نیویورک آمریکا
نویسنده، طنز پرداز و برنامهساز مشهور رادیو در آمریکا است.
سداریس عمدهٔ شهرتش را مدیون داستانهای کوتاه از زندگی شخصی خویش است که ماهیتی فکاهی و طعنهآمیز دارند و نویسنده در آنها به تفسیر مسائل اجتماعی میپردازد. وی در آثارش به مسائلی همچون زندگی خانوادگی، بزرگ شدن در خانوادهای از طبقهای متوسط در حومهٔ شهر رالی، پیشینه و فرهنگ یونانی، مشاغل مختلف، تحصیل، مصرف مواد مخدر میپردازد و از تجربهٔ زندگی در فرانسه و انگلستان به همراه شریک زندگیش هیو همریک میگوید.
او در حال حاضر در لندن به همراه همسرش زندگی میکند.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
متولد 28 ژانویه 1891 نوتاسلوگا آلاباما که در سال 1960 در 69 سالگی در فلوریدا درگذشت.
یک رمان نویس، نویسندهٔ داستانهای کوتاه، تودهشناس و انسانشناس آفریقایی-آمریکایی بود. شهرت او برای رمانها و مجموعههای فولکلوری است که مبین فرهنگ آفریقایی – آمریکایی هستند. از او چهار رمان و بیش از ۵۰ داستان کوتاه، نمایشنامه و مقالات منتشر شدهاست که بهترین و شناخته شده ترین اثر او رمان «چشمان آنها به خدا مینگریست» را میتوان نام برد که در سال ۱۹۳۷ منتشر شد.
زورا سه ساله بود که به ایتنویل در فلوریدا رفت و در شهری سیاهپوستنشین رشد کرد که آمریکایی – آفریقاییها آن را تأسیس کرده و ادارهاش میکردند. پدرش سه دوره شهردار ایتنویل بود. او اعتقاد داشت که زورا روحیه بسیار خوبی دارد. مادرش آرزو داشت «تا خورشید بالا بپرد» یا دستکم اندکی از زمین فاصله بگیرد.
هرستون اول به نیویورک رفت، آن جا «داستانهای ایتنویل» را کامل کرد که میتوانست هر جمعی را مجذوب کند و به خنده بیندازد و بعد از دقیقهای اشکشان را در بیاورد.
هرستون قد بلند و جذاب، پر زرق و برق بود و النگو و گردنبند میانداخت، به سرش همیشه کلاه میگذاشت.
«داستانهای زورا» دربارهٔ رفتارهای تکان دهنده اش همه جا پخش میشد. یک بار که با لباس سفیدی، عازم یک میهمانی بود، در آسانسور مشت محکمی به مردی زد که میخواست او را بغل کند. – و پشت سرش را هم نگاه نکرد و مرد همینطور روی زمین افتاده بود. یک بار دیگر سکهای از کاسه گدایی برداشت و به او قول داد که بعداً به او برگرداند، و قسم خورد که الان برای پرداخت بلیط مترو بیش از او به این سکه احتیاج دارد. دوستانش چند روز پس از آمدنش به منهتن آپارتمان ساده او را مبله کردند. کسانی که به دیدنش میآمدند مجبور میشدند در غذای قابلمه روی گاز با هم شریک شوند، هرستون گاهی مارماهی میپخت یا بامیه سرخ میکرد.
وقتی سازدهنی میزد، از دیگران میخواست آوازهای مذهبی بخوانند و طبل بزنند. اما به رغم شلوغی و سبکی اش، نویسندگی برایش بسیار مهم و جدی بود. «من باید آیندهٔ خود را بسازم یا سر این تلاش بمیریم…»
او برای جمعآوری موضوعات مختلف به نقاط بسیار دور سفر میکرد. به عنوان زن مجردی که تنها سفر میکرد، با ماجراهای کوچک و بزرگ بسیاری رو به رو میشد (کک در تخت) یا (توفان شدید) و اتفاقات دیگری که او را مجبور میکرد با خود اسلحه داشته باشد. تمرینات آیین وودوو را یادگرفت، از مردگان زنده شده عکس گرفت (اجسادی که از مرگ بازگشته بودند)، و با دکتری اهل جامائیکا دوست شد که میتوانست هزاران قورباغه را ساکت کند. یک بار در نیواورلئان مجبور شد برای جلب اعتماد جادوگری (کرئول) شصت و نه ساعت دمر، بدون آب و غذا روی نیمکتی دراز بکشد درحالی که یک مار کنارش باشد. هرستان در اتاقکهایی که اجاره میکرد یا در خانه قایقی اش روی میز کارت بازی مینوشت و خانه قایقی تنها دارایی او در این سالها بود. هیچ وقت ثروتمند نبود. همان روزی که فهمید کتاب اولش را خریدهاند، صاحبخانه به خاطر نپرداختن کرایه او را بیرون کرد. سالها بعد، در همان روزی که یکی از داستانهایش در ساتردی ایوینینگ پست چاپ شد، او کاری به عنوان پیشخدمت پیدا کرد.
دو بار برای مدت کوتاهی زندگی مشترک را تجربه کرد، شوهرش که پانزده سال از او کوچکتر بود بعدها ادعا کرد که هرستون او را جادو کرده بود. اما هرگز به مردی برخورد نکرد که در نویسندگی او دخالت نداشته باشد و در نویسندگی همیشه پیروز میشد.
هرستون ترجیح میداد وقت خود را زیاد صرف تعصبات نژادی، که در تمام زندگی با آن روبه رو بود، نکند. تحقیرآمیزترین اتفاق هنگامی بود که دکتر سفیدپوستی برای معاینه او را به اتاق رختشویی برد، طوریکه مریضهای دیگرش او را نبینند. میگفت، چنین اتفاقاتی بیشتر از آنکه زشت به نظر برسند من را گیج میکنند: «چه طور کسی میتواند لذت همراهی من را انکار کند؟»
بدترین اتفاق زندگی او اتهام تجاوز به یک پسر سفید ده ساله بود. این اتهام خیلی زود، رفع شد اما یکی از کارمندان سیاهپوست دادگاه، این داستان را در اختیار مطبوعات گذاشت. هرستون احساس میکرد به او خیانت شدهاست. تبلیغات برای او به چنان کابوسی تبدیل شد که میخواست دست به خودکشی بزند: «اعتقاداتم در من فروریختهاست.»
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
متولد 31 اکتبر 1955 در کلیولند آمریکا
نویسنده ، روزنامه نگار و مولف کتاب که فارق التحصیل دانشگاه میشیگان آمریکا میباشد.
او از سال ۱۹۹۲ در مجله نیویورکر به عنوان نویسنده مشغول فعالیت است و همچنین با نشریاتی چون ووگ، رولینگ استون و اوتساید همکاری دارد. او بیشتر به خاطر رمان دزد ارکیده شناخته میشود که در سال ۲۰۰۲ به چاپ رسید و اسپایک جونز بر اساس این داستان یک فیلم اقتباسی ساخته است.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
متولد 15 آگوست 1974 در میسیسیپی
نویسنده ، سردبیر روزنامه و استاد انگلیسی زبان در رشته نوشتن خلاق در دانشگاه میسیسیپی
نویسنده سه کتاب که یکی رمان به نام Long Division (2013) و دو کتاب خاطره با نامهای How To Slowly Kill Yourself (2013) و Heavy (2018) میباشد.
او در وبلاگ شخصی خود با نام Cold Drank درباره نژادپرستی، فمینیسم، خانواده، مردانگی، جغرافیا، هیپ هاپ و زندگی سیاه و سفید جنوبی مینوسد بعلاوه اینکه تا بحال چندید مقاله و داستان برای نشریات اینترنتی نوشته است.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :
متولد مینه سوتا آمریکا
او در شهر تولدش و قبل از رفتن به کالیفرنیا مدرک کارشناسی خود را گرفت و پس از آن وقتی به کالیفرنیا رفت در سال 2018 متوجه شد که بیماری اوتیسم دارد و همین بیماری الهام بخش نوشتن اولین کتابش با نام Kiss Quotient شد . و چاپ اول این کتاب 100000 نسخه داشت که به سرعت به فروش رسید.
برای دانلود و مشاهده توضیحات هر کتاب روی آن کلیک کنید :